
سریالی انیمیشنی و ماجراجویانه دربارهی خانوادهی گرین که از روستا به شهری بزرگ آمدهاند، تلاش آنها برای زندگی در شهر و پیدا کردن راهحلهای مختلف برای مشکلاتشان
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
سریال انیمیشنی خانوادهی گرینها تازه از روستا به شهر آمدهاند. آنها به زندگی شهری عادت ندارند. کریکت و تیلی هر کاری میکنند صدای همسایهها درمیآید. پدرشان از آنها میخواهد کاری کنند که همسایهها تحت تأثیر قرار بگیرند. آنها تصمیم میگیرند یکی از مرغهایشان را بفرستند فضا… در یکی دیگر از قسمتها، خانوادگی برای شام خرید کردهاند، ولی کریکت استیک را توی مترو جا میگذارد… در قسمتی دیگر کریکت برای به دست آوردن نام خانوادگیشان باید با یک حیوان وحشی بجنگد… فضای انیمیشن شاد است، مشکلات زیادی سر راه بچههاست که با همفکری آنها را حل میکنند. آنها در حال تلاش برای رسیدن به هدفهایشان هستند. خانواده نقش مهمی در این سریال دارد و با اینکه مادربزرگشان جدی و بداخلاق است، از بچهها حمایت میکند.
فیلم صحنهها و محتوایی دارد که ممکن است مناسب کودکان کوچکتر نباشد. در موقعیتی وقتی کریکت از رِمی (پسری که دارد میرود کلاس ویولون) میخواهد کمکش کند یک مرغ را بفرستند هوا، رمی میگوید مامانش بهش اجازهی این کار را نمیدهد. کریکت میگوید مامانت که اینجا نیست. رمی هم ویولونش را پرتاب میکند یک طرف و میگوید بیخیالِ کلاس ویولون. یا اینکه کریکت و رمی یک درِ مخفی توی اتاقشان دارند که دور از چشم پدرشان میتوانند بروند بیرون. آنها مرغها را با شدت زیاد پرتاب میکنند هوا و باعث به هم خوردن شهر میشوند. بابای کریکت میگوید مجبور شده از پول دانشگاه کریکت خرج کند، کریکت هم داد میزند: «من که نمیخوام برم دانشگاه.» در یکی از موقعیتها کریکت آدامس چسبیدهی زیر صندلی مترو را میخورد. تیلی کمک میکند کریکت از مترو فرار کند. مادربزرگ کریکت به او میگوید یک گرین واقعی هم حیلهگر است هم باهوش است. همین باعث میشود کریکت به دروغ وانمود کند با یک حیوان وحشی جنگیده است. وقتی کریکت نمیتواند حیوانی برای نبرد پیدا کند، مادربزرگش نمیگذارد غذایی را که دوست دارد بخورد، و به او میگوید باید برود توی معدن زغالسنگ کار کند و اجارهی اتاقش را بدهد، چون دیگر یک گرین به حساب نمیآید. جنگ تنبهتن کریکت و مادربزرگ هم صحنههای خشن دارد. تماشای این فیلم برای کودکان زیر 7 سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان 7 تا 9 سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که با همراهی والدین فیلم را تماشا کنند تا در صورت نیاز با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
داستان سریال دربارهی ماجراهای خانوادهی گرین است که تازه از روستا به محلهی جدیدشان در شهر اسبابکشی کردهاند. تیلی و کریکت، دختر و پسر خانواده، همراه پدر و مادربزرگشان زندگی میکنند. آنها که به زندگی در شهر عادت ندارند، هر قسمت ماجرای تازهای را به وجود میآورند.
فرصتهایی برای گفتگو
اگر به جای کریکت و تیلی بودید و قرار بود همسایهها را تحت تأثیر قرار دهید، چه کار میکردید؟
اگر مثل کریکت بستهی مهمی را در ایستگاه مترو جا بگذارید چه کار میکنید؟
به نظر شما آیا میشود تغییری در سنتهای خانوادگی داد؟