
سریالی انیمیشنی و ماجراجویانه دربارهی چند لوکوموتیو جوان و یادگیریها و تجربههای آنها در کنار لوکوموتیوهای بزرگتر و باتجربهتر
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این سریال انیمیشنی کامپیوتری که در فارسی، شهر قطارها نام گرفته، دربارهی چند لوکوموتیو جوان است که در ایستگاه راهآهن و در کنار لوکوموتیوهای بزرگتر و باتجربهتر زندگی میکنند و در هر قسمت، با مسئلهای مواجه میشوند که باید با همکاری با هم و کمک گرفتن از تجربهها و راهنماییهای بزرگترها آن را حل کنند. آنها در خلال این موقعیتها و مسئلهها یاد میگیرند چگونه مسائلشان را بدون خشونت و با گفتگو حل کنند و چگونه از تجربهها و کمکهای دیگران استفاده کنند. ارتباط لوکوموتیوها با هم خوب و حمایتگرانه است و بزرگترها نیز در مقابل اشتباهات جوانترها باگذشت و صبورند. دوستی، احترام به دیگران، صبر و پشتکار، کار گروهی و همکاری با دیگران، راستگویی، خوب گوش دادن، کامل انجام دادن وظایف و حل مسائل بدون تنش و خشونت، از موضوعات و مهارتهای مورد تأکید در قسمتهای مختلف این سریالاند.
موضوع و موقعیت ترسناک و خشنی در سریال وجود ندارد؛ جز اینکه ممکن است بعضی از اشتباهات لوکوموتیوهای جوان برای کوچکترها نگرانکننده باشد ولی همهی این موقعیتها در کمال آرامش و بدون تنش و تعارضی رفع و رجوع میشوند. خط داستانی هر قسمت و روند اتفاقات ممکن است برای کوچکترها کمی پیچیده باشد و برای فهمیدن داستان نیاز به همراهی و حمایت بزرگترها داشته باشند. پیشنهاد میشود کودکان کوچکتر از ۴ سال این سریال را با همراهی والدین تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
چکیده داستان
در مرکز شهر شلوغ چاگینگتون، ایستگاه راهآهنی قرار دارد که لوکوموتیوها در آن مشغول یاد گرفتن مسیرهای حرکت و خدمات رساندن به مسافراناند. سه لوکوموتیو جوان به نامهای ویلسون، بروستر و کوکو، با راهنماییهای خدمهی راهآهن و نیز با کمک لوکوموتیوهای مسنتر و باتجربهتر، هر روز چیزهای زیادی دربارهی حمل و نقل و گردشگری در منطقهی حفاظتشدهی شهر و ارتباط با مردم یاد میگیرند.
فرصتهایی برای گفتگو
امروز چه مسئلهای برای لوکوموتیوها پیش آمد؟ آنها چگونه مسئلهشان را حل کردند؟ اگر شما جای آنها بودید چگونه مسئله را حل میکردید؟
وقتی لوکوموتیوهای کوچک اشتباهی میکنند چکار میکنند؟ آنها اشتباهشان را از لوکوموتیوهای بزرگتر پنهان میکنند؟ لوکوموتیوهای بزرگتر با آنها چگونه برخورد میکنند؟
وقتی شما با مسئلهای مواجه میشوید چکار میکنید؟ از والدین یا مربیها یا سایر بزرگترها کمک میگیرید؟ برخورد آنها با شما چگونه است؟ کمک میکنند تا مسئلهتان را حل کنید؟