
سریالی اکشن دربارهی یورش دراکولا و نیروهایش به مردم و مبارزه شخصیتهای مثبت با شرارت
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این سریال انیمیشنی بر اساس بازی کامپیوتری ژاپنیای به همین نام تولید شرکت کونامی ساخته شده است. پس از اطلاع دراکولاتپش از مرگ همسرش، لیسا بدست مردان کلیسا، لشکری از دیوها بدست او به سمت شهرهای والاکیا به قصد نابودی نسل بشر گسیل میشود. در مقابل، بین جنگجویی جوان به نام ترور بلومنت، سایفا، از فرقهی ناطقها و فرزند دراکولا، آدرین تپش دوستی و اتحادی شکل میگیرد به منظور مقابله با دراکولا تپش و لشکر دیوها. دراکولاتپش که در ابتدا هیچ اعتمادی به انسانها ندارد و در قصری دور زندگی میکند، با معاشرت با لیسا و مشاهدهی خصلتهای خوب او، برای مدتی نسبت به مردم ملایم و همدل میشود، ولی مرگ هولناک لیسا توسط کلیسا، همه چیز را تغییر میدهد و خوی بسیار خشمگین دارکولاتپش را برای انتقام از بشر زنده میکند. سایهی تهدید لشکر دیوهای داراکولا تپش بالای سر مردم است و از سوی دیگر، پاپ و مردانش نیز، برای تضعیف و به بردگی گرفتن مردم، مدام آنها را تحقیر میکنند و با نگاهی از بالا به پایین با آنها برخورد میکنند. آنها با اینکه از مبارزه با موجودات خیالی و شوم میترسند، ولی با حفظ روحیه به استقبال چالشها میروند و در مسیر ماجراجویی، دوستیهای جدیدی را تجربه میکنند. اعضای گروه مبارزان، اگرچه گاهی دچار اختلاف نظر میشوند و بر سر موضوعات با هم لجبازی میکنند، ولی قادرند هم را درک کنند و آرمانهای مشترکشان را اصل قرار بدهد. آنها بارها در مبارزات شکست میخورند، ولی با گفتگو و مشورت، شعلهی امید را در خود زنده میکنند. سریال بر مفاهیمی چون فرصت دادن به هم، درک متقابل، پرهیز از قضاوت و تحمیل عقاید تاکید دارد و شیوع شرارت و پلیدی را حاصل خصلتهای منفی و باورهای خرافی بشر معرفی میکند.
در سریال موقعیتهای ترس و خشونت وجود دارد؛ به آتش کشیدن ساحران به تصور شیطانی بودن آنها، توسط مردان کلیسا و زنده زنده سوختن لیسا در بین حلقههای آتش، نالههای دردناک او و جسد متلاشی شدهاش، که همگی لحظاتی ترسناک را ایجاد میکند. دراکولا تپش لشکری از دیوهای وحشی را برای انتقام از مرگ لیسا از اعماق جهنم به سمت شهرها گسیل میکند. دیوها با یورش به مردم، آنها را تکه تکه کرده و میخوردند. مبارزات ترور و دوستانش با دشمنان با استفاده از نیزه، تیر و مکان، شمشیر، خنجر، طناب جادویی، پرتاپ اشعههای لیزری و استفاده از تکنیکهای فراطبیعی چون یخ زدن، سنگ شدن و پودر کردن افراد همراه است. دراکولاتپش در لحظات خشم با تصویری آتشین ظاهر میشود و به سوی مردم گلولههای آتشین میبارد که باعث سوختن شهر و آوار ساختمانها میشود. در مبارزات گاه قطع عضو پیش میآید و جراحتهای شدید که ممکن است منجر به مرگ شود. بین لیسا و دراکولا تپش عشقی عمیق رخ میدهد. برخی جنگجویان به جنس مخالف خود احساسی پیدا میکنند و این حس با نگاههای معنادار و بوسه و در آغوش گرفتن ابراز میشود. در برخی صحنهها شخصیتها به بارها میروند و در حال مصرف نوشیدنیهای الکلی هستند. موضوع نقش مذاهب در زندگی انسانها و خرافات حاصل از باورها و تبعیض و به بردگی گرفتن انسانها نیز به موضوعات جهان بزرگسالی مرتبط است.
چکیده داستان
دراکولاتپش بعد از اطلاع از مرگ همسرش، لیسا به دستور پاپ به شدت خشمگین شده و یک سال به کلیسا و مردم سرزمین والاکیا فرصت میدهد تا کارهای خود را متوقف و جبران کنند، اما بعد از اینکه هیچ تغییری در رفتار آنها رخ نمیدهد، او لشکر دیوهایش را از جهنم احضار میکند تا برای نابودی مردم و کلیسا به آن مناطق حمله کننپ. تعدادی از شهرها در اثر این یورش نابود میشود و بقیه نیز در معرض تخریب هستند. ترور بلمونت، جنگجویی ماهر، به همراه دختری عالم از قبیلهی ناطقها به نام سایفا بدنبال سرباز افسانهای میگردند و در نهایت با دورگهای انسان و دراکولا به نام آدرین تپش، فرزند دراکولاتپش و لیسا آشنا میشود و برای مقابله با داراکولاتپش و متوقف کردن لشکر دیوها با هم متحد میشوند. در هر قسمت از سریال، ماجراهای این سه نفر و دیگر دوستانشان در مسیر مبارزه با نقشههای دارکولا تپش و لشکر دیوها و دیگر انسانهای بدخواه ترسیم شده است.
فرصتهایی برای گفتگو
شما به دراکولا تپش حق میدهید یا به نظر شما او حق این تصمیم مخرب را نداشت؟
به نظر شما مردان کلیسا چرا به ساحران آسیب میزدند؟ قصدشان چه بود و از چه واهمه داشتند؟
آیا باوری خرافی میشناسید که در گذشته مردم به آن باور داشتند، ولی اکنون دیگر مورد باور نیستند؟