رامون چطور بررسی مینویسد؟
همهی ما میدانیم که محتوای مناسب تا چه حد میتواند در بالندگی و رشد کودکان تأثیر مثبت داشته باشد و محتوای نامناسب تا چه اندازه آیندهشان را به خطر میاندازد. محتواهایی که تا امروز برای کودکان و نوجوانان تولید شدهاند، بیشمارند. روزبهروز بر تعدادشان هم اضافه میشود. ابزارها و بسترهای دیجتال نیز سرعت و سهولت دسترسی به این محتواها را زیادتر کردهاند. میخواهیم در مسیر انتخابِ محصولات رسانهای برای فرزندانمان، در کنار هم بایستیم و تنها نباشیم. با وجود اینکه هم ما و هم شما میدانیم تجربهی هر کودک در مواجهه با محتوا تجربهای یکتاست.
رامون یک فضای تعاملی برای بررسی و اشتراکگذاری دانش متخصصان حوزهی کودک و نوجوان و تجربهی والدین، با هدف دستیابی به محتوای رسانهای مناسب است. با ارزیابی محتواهای رسانهای تولیدشده، اعم از: فیلمها و سریالها، برنامههای موبایلی، کتابها و بازیهای ویدئویی، همراهتان هستیم تا بتوانید برای کودکانتان انتخابهای دقیقتری داشته باشید. در رامون علاوه بر متخصصانی که محتواها را ارزیابی میکنند، والدین نیز با ثبت نظرهایشان در انتخاب محصول مناسب راهنمای یکدیگرند.
منظور از تعداد ستارهها در رامون چیست؟
تعداد ستارهها در بررسیهای رامون با تعداد ستارهها در دیگر رسانهها معنای متفاوتی دارد. عموماً تعداد ستارههای یک محتوا به کیفیت آن محتوا اشاره دارد ولی در رامون، ستارههای یک محتوا با توجه به تحلیل کلی سنجهها و نظر بررس و با هدف نشاندادن میزان همراستایی آن اثر با نیازهای رشدی و تحولی گروه سنی مورد نظر، ارزیابی میشود؛ یعنی مناسب بودن محتوا برای یک گروه سنی خاص، در تعداد ستارهها تأثیرگذار است. این را در نظر بگیرید که ممکن است هر کودکی بتواند محتوایی بالاتر از سن خودش را ببیند، یا حتی محتوایی پایینتر از سن خودش نیز برایش نامناسب باشد. در اینجا ما به میانگین سنی ارجاع میدهیم. همچنین، در نظر داشته باشید که با گفتگو و تعامل با کودک، میتوانید پیامدهای نامطلوب یک اثر را به حداقل برسانید و ارزش یک محتوای مناسب را نیز دوچندان کنید.
محتوای پنج ستاره در رامون، در عموم سنجهها در شرایط بهینهای از نظر رشد و بالندگی قرار دارد و از کیفیت مطلوبی نیز برخوردار است. این محتوا یک یا چند جنبهی رشد در کودک و نوجوان را به صورت مؤثری تحتتأثیر قرار میدهد. سنجههای مرتبط با ترس و خشونت، زبان و گفتار و محتوای بزرگسالانه در پایینترین سطح، یا به شکلی مورد پذیرش و قابل فهم برای مخاطب سنی ارائه شدهاند.
این اثر را میتوان محتوایی خوب و اثرگذار تلقی کرد. یک یا چند سنجه در شرایط بسیار خوبی قرار دارند و در نهایت، انتظار میرود تأثیر مثبتی بر رشد و بالندگی کودک و نوجوان داشته باشد. اگر در جستجوی محتوایی برای فرزندانتان هستید، خوب است بدانید استفاده از این محتوا برای اوقات فراغت به صورت تنها و گروهی برای کودکان مناسب است.
محتوای موردنظر دارای اثرات مثبت و منفی گوناگونی بر رشد و بالندگی کودکان و نوجوانان است. این محتوا میتواند سرگرمکننده یا آموزنده باشد و بسته به علاقهمندی و انتخاب فردی، کودکان و نوجوانان میتوانند از آن استفاده کنند.
این اثر میتواند پیامدهای نامطلوبی در رشد و بالندگی بسیاری از کودکان و نوجوانان داشته باشد. ممکن است یک یا تعدادی از سنجهها بهشدت برای برخی از کودکان نامناسب باشند. حضور فعال بزرگسال در کنار کودک و فراهم کردن فرصت تعامل و گفتگو میتواند در کاهش این پیامدهای نامطلوب موثر باشد.
این اثر پیامدهای نامطلوبی در رشد و بالندگی کودکان و نوجوانان دارد. به همین دلیل بهتر است بخش توضیحات سنجهها را بهدقت بخوانید.در هر صورت رامون استفاده از این اثر را برای کودکان و نوجوانان به هیچوجه توصیه نمیکند.
رامون بر چه اساس گروه سنی مناسب را به یک اثر نسبت میدهد؟
هر سنی ویژگیهای خاص خودش را دارد. کودک در هر دورهی سنی، از نظر جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی ویژگیهایی دارد که او را برای درک و ارتباط برقرار کردن با موضوعاتی آماده میکنند. اگر محتوایی که به کودک ارائه میشود، در چارچوب ویژگیهای تحولی او باشد، در عین حال که میتواند به رشد و بالندگی طبیعی او کمک کند و برای او آموزنده و مثبت باشد، او را از مواجهه با موضوعات و موقعیتهایی که برایش ترسناکاند و یا به خشونت ترغیب میکنند یا فراتر ازظرفیتهای ذهنی و عاطفی او هستند، حفظ میکند.
در کودکان سنین پایینتر، مرز واقعیت و خیال روشن نیست. تماشای اتفاقی که در دنیای فانتزی انیمیشن واقعی جلوه داده میشود، ممکن است در آنها برداشت نادرستی مبنی بر واقعی بودن آن اتفاق ایجاد کند؛ مثلاً وقتی کودک شخصیتی را میبیند که بهراحتی دیگران را میزند و کسی که ضربه خورده، هیچ آسیبی نمیبیند، ممکن است تصور کند در زندگی واقعی هم زدن دیگران پیامدی ندارد. از طرفی، وقتی موضوعی که بهطور طبیعی و عمومی در دنیای کودکان سنی خاص جایگاه و معنا ندارد و به دنیایشان تحمیل میشود، میتواند مسیر طبیعی رشد و بالندگی در آنها را تحتتأثیر قراردهد، آنها را درگیر موضوعاتی کند که هنوز آمادگی لازم برای تجربهی آنها را ندارند، از کنترلشان خارج است یا فراتر از ظرفیت ذهنی و عاطفیشان است و میتواند منجر به اضطراب، ناامیدی یا بدبینی نسبت به خود، دیگران، دنیا و آینده شود. در رامون سن مورد ادعای ناشر یک اثر، ملاک اولیه برای بررسی سن مناسب مخاطب است. با این همه ما بر اساس سنجههای بررسی و مطالعات رشد و بالندگی کودکان و نوجوانان، جداول سنی مخصوصی را مورد استفاده قرار میدهیم و در نهایت سن مناسب را اعلام میکنیم که میتواند بالاتر و در موارد اندکی پایینتر از سن مورد ادعای ناشر باشد. همچنین ممکن است برای یک کودک یا نوجوان یک اثر با همهی این ملاحظات مناسب یا نامناسب باشد. در این باره کاربران فرصت دارند مشاهدات و یافتههای خود را یا به صورت عمومی در فضای نظردهی و یا به صورت مستقیم با کارشناسان رامون به اشتراک بگذارند.
هر سنجه نمایانگر چیست؟
تعداد ستارهها در بررسیهای رامون با تعداد ستارهها در دیگر رسانهها معنای متفاوتی دارد. عموماً تعداد ستارههای یک محتوا به کیفیت آن محتوا اشاره دارد ولی در رامون، ستارههای یک محتوا با توجه به تحلیل کلی سنجهها و نظر بررس و با هدف نشاندادن میزان همراستایی آن اثر با نیازهای رشدی و تحولی گروه سنی مورد نظر، ارزیابی میشود؛ یعنی مناسب بودن محتوا برای یک گروه سنی خاص، در تعداد ستارهها تأثیرگذار است. این را در نظر بگیرید که ممکن است هر کودکی بتواند محتوایی بالاتر از سن خودش را ببیند، یا حتی محتوایی پایینتر از سن خودش نیز برایش نامناسب باشد. در اینجا ما به میانگین سنی ارجاع میدهیم. همچنین، در نظر داشته باشید که با گفتگو و تعامل با کودک، میتوانید پیامدهای نامطلوب یک اثر را به حداقل برسانید و ارزش یک محتوای مناسب را نیز دوچندان کنید.
دنیای کودکی ویژگیها، فضا، رنگ و بوی خاص خودش را دارد. بعضی موضوعها ویژهی این دنیاست و بیانگر دغدغهها، نیازها، مسائل، چالشها، علایق و ویژگیهای دوران کودکی. بعضی از موضوعها هم عمومی و انسانی است و به دورهی سنی خاصی محدود نمیشود ولی پرداختن به آنها از دریچهی نگاه و تجربههای کودکان، آنها را خاص دنیای کودکی میکند. مثلاً شگفتی، کنجکاوی، جستجوگری، بازی، خوشبینی، نشاط، ماجراجویی، دوستی، ارتباط با بزرگترها، احساس حقارت، خشم، وابستگی، ترس، تنهایی، بیماری و مرگ عزیزان همگی جزو این دستهاند. نوجوانی که دورهای میان کودکی و بزرگسالی است، علاوه بر موضوعهای دنیای کودکی، چالشها، علایق و دغدغههای خاص خودش را نیز به همراه دارد؛ موضوعهایی چون بلوغ، تغییرات بدنی و ذهنی و عاطفی، توجه به جنس مخالف، هویتیابی، آرمانگرایی، میل به استقلال، مخالفتجویی، تفکر دربارهی شغل و زندگی آینده، علاقه به مسائل اجتماعی و جهانی، مبارزهطلبی و حقجویی از مهمترین مسائل این دوراناند. زمانی که به موضوعهای کودکی و نوجوانی از منظر خودشان پرداخته میشود، «جهان کودکی و نوجوانی» به بهترین شکل ساخته میشود.
وقتی در داستانِ یک کتاب، فیلم، بازی ویدئویی و یا اپلیکیشن بهطور مستقیم یا در لایۀ پنهان به موضوعهای مختلف دانش بشری اشاره میشود، میتوانند به درک و شناخت بهتر سازوکار جهان و موجودات آن و افزایش سواد عمومی مخاطب کمک کنند؛ موضوعهایی مثل زبان و ادبیات، ریاضیات، تاریخ، هنر، جغرافیا، علوم تجربی و اجتماعی، تکنولوژی و مهندسی، بهداشت، سلامت و نیز آموزشهایی که به مهارتهای تفکر و حل مسئله میپردازند. همچنین در این سنجه به استفاده از روشهای مختلف یادگیری به تناسب موقعیت و برخورداری از روحیهی یادگیری نیز توجه میشود
شخصیتهای داستانی میتوانند با داشتن ویژگیهایی و با رفتارهایی که انجام میدهند، ذهنیتها و آموزههایی را در کودکان شکل بدهند یا منشأ اثرات مثبت و منفی باشند. منظور از الگوهای شخصیتی رفتارها، گفتار و انتخابهای شخصی در داستان است که میتواند ارزشها و مهارتهای موردنیاز در زندگی را برای مخاطبان به تصویر بکشد؛ فرقی نمیکند داستانِ یک کتاب باشد یا یک فیلم یا حتی یک بازی ویدئویی. اینها فهرست ارزشها و مهارتهایی است که در «الگوهای شخصیتی» رامون بررسی میکند: برابری جنسیتی، برابری قومی و نژادی، شکستن کلیشههای مربوط به ناتوانیهای جسمی و روانی، والدگری مثبت، روابط خانوادگی گرم، اخلاق (صداقت، ادب و احترام، قدرشناسی، سخاوت، بخشش و شفقت، استقامت، فروتنی، مسئولیتپذیری، عشق)، عدم تأکید روی رقابت، تأکید روی تلاش و در نهایت مهارتهای زندگی (تصمیمگیری، حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، ارتباط مؤثر بینفردی، خودآگاهی، همدلی، مدیریت استرس و هیجانات، ابراز وجود، تعادل روانی، انعطافپذیری)
بسیاری از آثار محتوایی تولیدشده، به فرهنگ، جغرافیا، تاریخ، رسوم، آداب بومی، سبک زندگی و هر آنچه که به شناخت بیشتر و بهتر منطقهای از جهان کمک میکند، توجه کردهاند. این آشنایی و شناخت، بهتدریج میتواند منشأ احساس و نگرش مثبت و احترامآمیز نسبت به آداب بومی و فرهنگهای دیگر و در نهایت، منجر به صلحاندیشی و نوعدوستی در مخاطب شود. ما در این سنجه به این موارد توجه کردهایم
ترس: هر موضوع یا موقعیتی را شامل میشود که در کودکانی با حساسیتها، تجربهها و سنخهای روانی متفاوت و مختلف، احساس ترس را برانگیزد؛ موضوعهای ترسناک از نظر ما شامل: موجودات ترسناک، تغییر شکلهای فیزیکی، تصور مرگ والدین و رها شدن یا جدایی از آنها، موجودات صدمهدیده، تهدیدها یا صدمههای فیزیکی واقعی، فجایع طبیعی و انسانی، تهدید به خشونت، زورگویی و مزاحمت یا تجاوز جنسی، مرگ و تهدیدهایی از جانب موجودات مرموز و بیگانه میشود. خشونت: منظور ما هر موضوع، موقعیت یا رفتاری در داستان است که مصداق خشونت باشد؛ اعم از خشونت در کلام، در نگرش یا در رفتار. کودکان این آمادگی را دارند که یاد بگیرند خشونت، ابزاری موردقبول برای حل تعارض و رسیدن به هدف است؛ بهخصوص وقتی رفتار خشن در زمینهای زیبا و پرهیجان ارائه شود، از طرف قهرمان داستان صورت گیرد، به نتیجهی دلخواه برسد، پیامدی برای فرد خشن به همراه نداشته باشد، در قالب شوخی و طنز انجام شود، از طرف مرد علیه زن، یا علیه یک نژاد یا یک قوم انجام شود.
گفتاری که تقلید از آن میتواند آموزههای نامناسبی برای کودکان داشته باشد یا از طرف او درک و فهمیده نشود؛ کلمههای جنسی، کلمههای مربوط به اعضای حساس بدن، فحش و ناسزا، تحقیر و تمسخر، توهین نژادی یا جنسیتی، لحن نامناسب و زبان نامتناسب با سن، در رامون از مصادیق لحن و گفتار نامناسباند
موضوعاتی که بهطور طبیعی و عمومی، در دنیای کودکانه معنا و جایگاه ندارند و ورود غیرضروری آنها به دنیای کودکان، میتواند مسیر طبیعی رشد و بالندگی در آنها را تحتالشعاع قرار دهد، آنها را درگیر موضوعاتی کند که هنوز آمادگی لازم برای تجربهی آنها را ندارند، یا از کنترلشان خارج است، یا فراتر از ظرفیت ذهنی و عاطفیشان است و میتواند منجر به اضطراب، ناامیدی یا بدبینی نسبت به خود، دیگران، دنیا و آینده شود؛ موضوعاتی چون: مصرف مواد و داروها، سیگار، الکل، مناسبات قدرت، خودکشی، بهرهکشی، تبعیض طبقاتی، سیاست، مبارزه، نجات دنیا، مصرفگرایی و تبلیغات برای مصرفگرایی. کودکان و تا حدودی نوجوانان در سالهای نخست نوجوانی، توانایی پیشظبینی آینده، توانایی پذیرش مسئولیت انتخابهای امروز و مواجه شدن با پیامدهای بلندمدت رفتارها و انتخابهایشان را ندارند. اینها مهارتهایی است که در مسیر رشد، بهتدریج و ذرهذره در آنها شکل میگیرد. آنها همچنین، توانایی تغییر مناسبات قدرت میان بزرگسالان را نیز ندارند. به تصویر کشیدن موقعیتهایی که فراتر از تواناییهای وجودی آنهاست، در جایی که نمیتوانند نقش مؤثری در تغییر موقعیت پیش رویشان داشته باشند، میتواند تصورات و برداشتهای غلط و نابهجایی در مورد زندگی، ساز و کار جهان و آینده در آنها ایجاد کند